ویکتور شکلوفسکی (1984-1893)

ویکتور بوریسوویچ شکلوفسکی به سال 1893 در سن پترزبورگ به دنیا آمد. در ابتدای جنگ به عنوان آموزش دهندۀ کار با ماشین های مسلح، داوطلبانه وارد ارتش روسیه شد. در 1916 انجمن مطالعات زبان شاعرانه را با کمک حلقۀ زبان شناسی مسکو راه اندازی کرد. شکلوفسکی از همراهان انقلاب فوریه 1917 بود. دولت موقت وی را به عنوان دستیار کمیسار به جبهۀ جنوب غرب فرستاد که مجروح شد و نشان شجاعت دریافت کرد. بعد از آن به عنوان دستیار کمیسار سپاه اعزامی روسیه به ایران (ارومیه) آمد. او در اوایل 1918 به سن پترزبورگ برگشت او در برابر بلشویسم قرار گرفت و جرئی از طرح ضد بلشویکی که اعضای حزب انقلابیون سوسیالیست آن را ترتیب داده بودند، پس از افشا شدن طرح توسط چکا، او برای مخفی شدن به نقاط مختلف روسیه و اوکراین سفر می کرد تا نهایتا ً در 1919 به واسطۀ دوستی اش با ماکسیم گورکی مورد عفو قرار گرفت. دو برادر او توسط حکومت شوروی در سالهای 1918 و 1937 اعدام شدند و خواهر او در سال 1919 در سن پترزبورگ از فرط گرسنگی درگذشت. او از دوستان نزدیک کارگردان معروف روسی سرگی آیزنشتاین بود و در 1923 ارزیابی منتقدانۀ مفصلی از زندگی و آثار او منتشر کرد. فیلمنامه های او بین دهۀ 1920 تا 1970 میلادی توسط کارگردانان مطرح شوروی مانند کولِشوف، پودوکین و بارنِت به فیلم تبدیل شد. او از پایه گذاران و بسط دهندگان موثر مفهوم آشنایی زدایی به شمار می رود که در مقالۀ "هنر به مثابۀ تکنیک" در کتاب مجموعه مقالات اش "نظریۀ نثر" 1923 به آن پرداخته است، بعلاوه او نقدها و بیوگرافی های مهمی راجع به نویسندگانی همچون استرن، گورکی، مایاکوفسکی و تولستوی نوشته است. آثار شکلوفسکی به تأثیر به سزایی در پیشبرد فرمالیسم روسی به سمت درک فعالیت ادبی به مثابۀ بخش منسجمی از عمل اجتماعی دارد، ایده ای که بخش مهمی از آثار میخائیل باختین و دانشمندان روسی و مکتب پراگ ِ نشانه شناسی است.

خلاصه ای از کتاب "یک سفر احساساتی" A Sentimental Journey  (به زبان انگلیسی) که مربوط به ایام اقامت او در ارومیه است را می توانید از اینجا دریافت کنید.


.

آرشیو فیلم های جنگ

کمپانی برادران پاته در 28 سپتامبر 1896 توسط شارل، امیل، تئوفیل و ژاک پاته تأسیس شد. در اوایل قرن بیستم پاته بزرگترین کمپانی تولید و تجهیزات فیلم و همینطور صفحه پرکنی بود. یکی از فعالیت های پاته بین سالهای 1970-1910 تولید و نمایش فیلم های خبری بود (فیلم کوتاه مستندی که پیش از نمایش فیلم اصلی نشان داده می شد). طی جنگ جهانی اول این گونه فیلم ها که به روزنامۀ متحرک پاته یا Pathé Animated Gazettes معروف بود، رقیب اصلی روزنامه های کاغذی به شمار می آمد. پاته به مناسبت یکصدمین سالگرد جنگ فیلم های آن دوره را در صفحۀ خاصی جمع آوری کرده که علاقه مندان می توانند در اینجا ببینند.


                                                                                                                               

اسکار فن نیدرمایر ( 1945ـ 1885)

در جنگ جهانی اول دولت آلمان برای کاستن از فشار جنگ تصمیم گرفت به گونه ای انگلیسی ها را در شرق ـ به خصوص ایران و افغانستان که دروازه هند به شمار می آمدند ـ مشغول سازد تا بخشی از نیروهای نظامی انگلیس برای دفاع از هند را آنجا مصرف نماید .روسیه نیز که هم پیمان انگلستان بود ناگزیر به انگلستان کمک می کرد و به این ترتیب از قدرت دفاعی متفقین تا حدی کاسته می شد .فعالیت هیأت های فعال و بزرگ نظامی و جاسوسی المانی در مرکز ایران براساس چنین سیاستی صورت می گرفت و اسکار فن نیدرمایر ( 1885ـ 1945) نیز در راس یکی از این گروه ها قرار داشت .گروه نیدرمایر ـ که واسموس نیز بدوا از اعضای آن بود اما بعد از آن کناره گرفت و در جنوب فعالیت نمود ـ با طی حدود 22هزار کیلومتر ـ سوار بر چارپایان از عرض ایران و از میان کویر سوزان به سوی افغانستان عبور کردند .این در حالی بود که آن ها باید فعالیت خود را از دید نیروهای نظامی و جاسوسان انگلیسی و روسی که در سرتاسر ایران پراکنده بودند پنهان سازند .گفتنی است که بخشی از گروه اصلی نیدرمایر متشکل از 145نفر و 236راس چهارپا از اصفهان به راه افتاد و از ان جمع فقط 37تن از افراد و 79راس چهارپا به هرات رسید .بقیه در طول مسیر یا گریختند و یا جان باختند .نیدرمایر و همراهانش سرانجام به هدف خود که ورود به افغانستان و عبور از ان بود توفیق یافت .اما حبیب الله خان امیر ان منطقه که زیر نفوذ نایب السلطنه هندوستان بود با انها ان چنان که باید همکاری نکرد و به اقدامی دست نزد .گفتنی است نیدرمایر در راس گروه اصلی پس از این که از طریق بغداد و قصر شیرین و کرمانشاه وارد ایران شد و از آنجا به نهاوند و همدان و سرانجام اصفهان رفت مدتی را در این شهر اقامت نمود .سپس مسیر بعدی را تا هرات طی کرد .در لابه لای کتاب عکس های متعددی از مناطق و اشخاص مورد بازدید نویسنده به چاپ رسیده است.

اسکار فون نیدرمایر (نفر وسط) در کابل

متن کتاب "زیر آفتاب سوزان" را از اینجا دانلود کنید.

اوضاع سیاسى کازرون در جنگ جهانى اول

علی اکبر تشکری : عضو هیأت علمی گروه تاریخ دانشگاه یزد

مجتبی احمدی : دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ دانشگاه خلیج فارس، بوشهر


جنگ بین الملل اول هنگامى آغاز شد که ایران یکى از متشنج ترین دوران تاریخى خود را سپرى مى کرد و از استقلال، فقط نام آن را با خود یدک مى کشید، از یک سو به موجب قرارداد 1907 م نواحى شمالى و جنوبى کشورمان عرصه ى زیاده خواهى هاى روسیه و انگلستان شده واز دیگر سو، شاهى جوان و کم تجربه در امور دیپلماتیک بر مسند سلطنت کشورى چون ایران تکیه زده بود که از فن مملکت دارى، بهره ى چندانى نداشت. در چنین وضعیتى است که دولت ایران توسط مستوفى الممالک، رییس الوزراء وقت در مجامع بین الملل اعلان بى طرفى مى کند اما این اعلان موضع ایران، توسط قدرت هاى متخاصم روسیه و انگلستان به رسمیت شناخته نمى شود و پس از مدت زمانى اندک در رمضان 1324 ه.ق مصادف با اوت 1914 م کشورمان ایران وارد کارزارى سخت و سهمگین با ابرقدرت هاى تا بن دندان مسلح، مى شود.در این میان و هم زمان با شدت گیرى هیجانات عمومى در فارس و بوشهر بر علیه نیروهاى متخاصم انگلیسى یکى از شهرهایى که به حق نقش مهمى را در این برهه از تاریخ ایران ایفا کرد، شهر کازرون و مجاهدین کازرونى بودند. در هنگامه اى که حس انزجار و تنفر عمومى در فارس روز به روز زیادت مى گرفت، مبارزان کازرونى به تأسى از فتاوى علماى وقت پاى در میدان مبارزه اى هر چند نابرابر با استعمارگران انگلیسى گذاشتند، به طورى که در وهله ى اول، توانستند لطمات فراوانى را بر پلیس جنوب وارد آورند. تلفیق شدن احساسات ملى و مذهبى مردم و مبارزان منطقه ى کازرون با روحیه ىسلحشورى در آنان، مانعى بس محکم بر سر راه نیروهاى انگلیسى براى رسیدن به اهدافشان پدید آورده بود. از آن جایى که هدف دولتمردان انگلیسى استقرار امنیت در نواحى پس کرآن هاى خلیج فارس و جاده هاى مواصلاتى مرتبط با آن بود، در دست داشتن کازرون به منزله ى پلى بود که آنان را به مرکز ایران متصل مى ساخت، براساس چنین سیاستى است که صاحب منصبان پلیس جنوب و ایادى داخلى آن بیشترین توان خود را صرف از پاى درآوردن مبارزان این خطه و رهبر کردند، همه ى این عوامل دست به دست هم مى دهند، تا منطقه ى « ناصر دیوان کازرونى » آنان کازرون در این مقطع بحرانى از تاریخ کشورمان به یکى از کانون هاى مهم ضد انگلیسى تبدیل شود و جور بى تدبیرى هاى بسیارى از رجال آن دوره را با رشادت ها و دلیرمردى زایدالوصف مردم و مبارزان خود جبران نماید. براساس چنین جایگاهى، پژوهش مورد نظر با استفاده از روش توصیفى - تحلیلى به تشریح اوضاع سیاسى کازرون در خلال جنگ جهانى اول مى پردازد. بدین منظور و براى فهم هر چه بیشتر مطلب، ارایه ى دورنمایى از تأثیرات این جنگ بر ایران و هم چنین نحوه ى تشکیل پلیس جنوب در مناطق جنوبى کشورمان لازم مى نماید.

اوضاع سیاسى جنوب ایران در نیمه ى اول قرن بیستم و علل مهاجرت ساکنین این نواحى (1900-1945)

مرتضی نورائی : استادیار گروه تاریخ دانشگاه اصفهان

زینت قنبری نژاد : دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان


در عصر قاجار، ایران به شش ایالت تقسیم مى شد. در این تقسیم بندى تمام نواحى جنوب ایران تحت عنوان ایالت فارس نام داشت. این ایالت یکى از بزرگ ترین و پرآوازه ترین ایالت هاى ایران به شمار مى رفت و از نظر جغرافیایى و به ویژه استراتژیکى موقعیت خاصى داشت. این ایالتاز شمال به بلوک قمشه (شهررضا ) و ولایت اصفهان، از مشرق به بلوک بابک یزد، سیرجان و بلوچستان و از جنوب به تنگه هرمز وخلیج فارس محدود مى شد. از جنوب شرقى تا مغربموازى با ساحل خلیج فارس از جاسک تا زیدون 1128 کیلومتر، از خیرآباد نى ریز تا بندر بوشهر به عرض 50 کیلومتر گسترده شده بود.این ناحیه منطقه اى بود،کوهستانى که ارتفاعات آن به طور کلى از شمال غربى به جنوب شرقى کشیده شده است. در شمال غربى منطقه، ارتفاعات به هم گره خورده و پرتگاه هاى عمیق و گذرگاه هاى دشوار بافت کوه ها را تشکیل مى دهد. بخشى از این منطقه که در قسمت هاى پست ساحلى خلیج فارس واقع شده است، به منطقه ى گرمسیر معروف است که بندر خرمشهرتا میناب را در بر مى گیرد. بخش عمده ى دیگر از این محدوده را مناطق کوهستانى یا سردسیر تشکیل مى دهد. این ایالت از 62 بلوک تشکیل مى شد که همین گستردگى بلوکات یکى از علل هرج و مرجفراوان در این ناحیه بود و علاوه بر آن جابه جایى عشایر، رقابت ایلات، خانواده هاى بزرگ و خآن هاى محلى نیز باعث وخامت بیشتر اوضاع مى گردید. دولت هم دراین زمان از لحاظ داخلىبسیار گرفتار و پریشان بود، رسیدگى کمترى نسبت به اوضاع این نواحى داشت و نتیجه ى آنشورش و هرج و مرج هرچه بیشتر در این نواحى بود. ایالت فارس ایالتى پر درآمد و حاصلخیز بود. فرمانفرمایان آن عموماً از میان شاهزادگان ورجال درجه یک قاجار انتخاب مى شدند.آن ها هیچ توجهى به امور مردم این نواحى نداشتند و تنها پول آن ها را مى شناختند. حاکم فارس با لقب فرمانفرما بالاترین مقام بود. فرمانفرماى فارسبعد از انتصاب بر حسب معمول، شهر ها و بلوکات محل را به مزایده مى گذاشت و هرکس بهاى بیشتر مى داد، حکومت آن ناحیه را به دست مى آورد. آن ها بعد از انتصاب به محل حکومت خودمى رفتند و با زور و ستم، از هرکس هرچه داشت، مى گرفتند تا جبران پولى شود که براى خرید حکومت آن ناحیه پرداخت کرده بودند. بنابراین وجود اختلافات دایمى یکى از ویژگى هاى بارز این ایالت در این برهه ى زمانى بود.