زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران

 

مرضیه یحیی آبادی


جنگ بین الملل اول، در سال 1914م/1332ق به وقوع پیوست. موضع گیری سیاسی ایران به هنگام وقوع جنگ، اتخاذ سیاست بیطرفی به عنوان مناسب ترین گزینه در آن برهه زمانی بود. در آغاز جنگ بزرگ، دولت ایران توسط سفارتخانه‌های خود در کشورهای خارجی، بیطرفی خود را اعلام کرد و از دولتهایی که در خاک ایران نیرو داشتند تقاضا کرد، با احترام به بیطرفی ایران، قسمتهای اشغالی را تخلیه نمایند؛ اما دولتهای ذینفع، نه تنها به این اعلامیه اعتنایی نکردند؛ بلکه قوای خویش را در ایران تقویت نمودند.

 

با آغاز جنگ، چشم امید ایرانیان به نیروی سوم یعنی آلمان دوخته شده بود. آلمان از نظر ایرانیان ــ حداقل در رابطه با ایران ــ به روش استعمارگرانه نپرداخته بود. ایرانیان از اینکه میدیدند آلمان با روس و انگلیس، وارد جنگ شده، شادمان بودند و پیروزی آلمان را به یک معنی پیروزی خود میدانستند. چراکه با شکست روسیه و انگلیس، ایران نیز از قید نفوذ سیاسی آن دو دولت آزاد میشد. سیاستمداران آلمانی نیز از این مسئله استفاده کردند و فعالیتهای خود را در ایران گسترش دادند. به آزادیخواهان ایران نزدیک شدند و ایلات و عشایر را بر ضد انگلیس شوراندند. «ویلهلم لیتن» یکی از کارگزاران سیاسی آلمان که در اثنای جنگ جهانی اول در ایران فعالیت داشت می‏گوید: همانطور که در کشورهای بیطرف معمول است وظیفه ما عبارت بود، از فعالیت در جهت جلوگیری از سمتگیری موفق کشور میزبان به سود دشمن و حتی‌‏الامکان کشاندن آن کشور به اردوی خود، اما در ایران داشتن چنین عقیده‌‏ای خطا و اشتباهی آشکار بود؛ چه، ایران به قدری از روسیه و بریتانیا سابقه تلخ داشت که ایرانیان، بدون هیچ تبلیغی، از بدو امر طرفدار آلمان محسوب می‏شدند.  

ادامه مطلب ...

"آلمانی ها در ایران" تجدید چاپ شد

نگاهی به تحولات ایران در جنگ جهانی اول بر اساس منابع دیپلماتیک فرانسه

تلاش گستردة عوامل دولت آلمان برای تبدیل ایران به یک پایگاه انقلابی جهت شوراندن شرق استعمارزده بر ضد روس و انگلیس، ایران را به رغم اعلان بی‌طرفی دستخوش تحولات جنگ اول جهانی کرد. در این کتاب پس از مروری کوتاه بر این دوره از فعالیت آلمانی‌ها، خط مشی دولت فرانسه در قبال این تحولات، هم به عنوان یکی از قدرت‌های متفق روس و انگلیس و هم به عنوان قدرتی در یک رقابت پنهان با آن دو و مترصد توسعة نفوذ خود، مورد بررسی قرار گرفته است.



اسکار فن نیدرمایر ( 1945ـ 1885)

در جنگ جهانی اول دولت آلمان برای کاستن از فشار جنگ تصمیم گرفت به گونه ای انگلیسی ها را در شرق ـ به خصوص ایران و افغانستان که دروازه هند به شمار می آمدند ـ مشغول سازد تا بخشی از نیروهای نظامی انگلیس برای دفاع از هند را آنجا مصرف نماید .روسیه نیز که هم پیمان انگلستان بود ناگزیر به انگلستان کمک می کرد و به این ترتیب از قدرت دفاعی متفقین تا حدی کاسته می شد .فعالیت هیأت های فعال و بزرگ نظامی و جاسوسی المانی در مرکز ایران براساس چنین سیاستی صورت می گرفت و اسکار فن نیدرمایر ( 1885ـ 1945) نیز در راس یکی از این گروه ها قرار داشت .گروه نیدرمایر ـ که واسموس نیز بدوا از اعضای آن بود اما بعد از آن کناره گرفت و در جنوب فعالیت نمود ـ با طی حدود 22هزار کیلومتر ـ سوار بر چارپایان از عرض ایران و از میان کویر سوزان به سوی افغانستان عبور کردند .این در حالی بود که آن ها باید فعالیت خود را از دید نیروهای نظامی و جاسوسان انگلیسی و روسی که در سرتاسر ایران پراکنده بودند پنهان سازند .گفتنی است که بخشی از گروه اصلی نیدرمایر متشکل از 145نفر و 236راس چهارپا از اصفهان به راه افتاد و از ان جمع فقط 37تن از افراد و 79راس چهارپا به هرات رسید .بقیه در طول مسیر یا گریختند و یا جان باختند .نیدرمایر و همراهانش سرانجام به هدف خود که ورود به افغانستان و عبور از ان بود توفیق یافت .اما حبیب الله خان امیر ان منطقه که زیر نفوذ نایب السلطنه هندوستان بود با انها ان چنان که باید همکاری نکرد و به اقدامی دست نزد .گفتنی است نیدرمایر در راس گروه اصلی پس از این که از طریق بغداد و قصر شیرین و کرمانشاه وارد ایران شد و از آنجا به نهاوند و همدان و سرانجام اصفهان رفت مدتی را در این شهر اقامت نمود .سپس مسیر بعدی را تا هرات طی کرد .در لابه لای کتاب عکس های متعددی از مناطق و اشخاص مورد بازدید نویسنده به چاپ رسیده است.

اسکار فون نیدرمایر (نفر وسط) در کابل

متن کتاب "زیر آفتاب سوزان" را از اینجا دانلود کنید.